مدیریت تالابها بر خلاف برخی از سایر اکوسیستمهای طبیعی تا حد قابل ملاحظه¬ای وابسته به شرایط حوضه آبریز و وضعیت فعالیتهای بالادست می¬باشد. هرگونه فعالیت توسعه¬ای و بهره¬برداری منابع در حوضه¬های آبریز منتهی به تالابها پیامدهای قابل توجهی در تالابهای پایین دست خواهد داشت. به همین دلیل تدوین برنامه¬های مدیریت تالابها باید با رویکردهای فراگیر و در مقیاسهای حوضه¬ای باشد. مهمترین رویکرد نوینی که می¬تواند پشتوانه تدوین و پیاده¬سازی برنامه¬های مدیریت تالابها در این مقیاس باشد رویکرد مدیریت زیست¬بومی است. طرح حفاظت از تالابهای ایران با بکارگیری رویکرد مدیریت زیست¬بومی طی فرایند کاملا مشارکتی در سطح حوضه¬آبریز و با همکاری کلیه ذینفعان از سطوح محلی تا ملی نسبت به تدوین برنامه¬های مدیریت جامع سه تالاب پریشان، دریاچه ارومیه و شادگان اقدام نموده است. بکارگیری این رویکرد زمینه مناسبی را برای همگرایی کلیه ذینفعان در فرایند مدیریت تالابهای یاد شده فراهم آورده است. در نتیجه علاوه بر تصویب فرابخشی این برنامه¬های مدیریتی در هئیت محترم دولت به عنوان بالاترین مرجع فرابخشی، عملیاتی شدن پروژه های اجرایی برنامه مدیریت توسط مراجع مختلف آغاز گردیده است. بدیهی است که این رویکرد در مدیریت مناطق حفاظت شده تالابی رهیافت نوینی است که نهادینه شدن آن در مجموعه سازمان حفاظت محیط¬زیست و توسعه در سایر تالابها نقش مهمی در پایداری این زیست¬بومهای ارزشمند خواهد داشت. مقاله حاضر ضمن مرور مبانی روش شناسی، تجربه طرح حفاظت از تالابهای ایران در سه تالاب ارومیه، پریشان و شادگان را ارائه می¬دهد.