تعرض به مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست پدیده ای مستمر بصورت یک جریان درآمد . ضعف سازمان از یک سو، و فقدان آگاهی نسبت به اهمیت تنوع زیستی، از سوی دیگر، موجب شدند تا مراجعی که به لحاظ قانونی می بایست حامی سازمان باشند، عملاً به فرسایش مناطق کمک کردند. هر چند در سالهای اخیر، تغییراتی محسوس در حال شکل گیری است اما کماکان تعارض بین معیشت محدود چند نفر بر منافع گسترده اجتماعی غالب می باشد. متاسفانه اطلاع رسانی در زمینه اهمیت حفاظت از تنوع زیستی و نقش مناطق حفاظتی در حد لازم صورت نگرفته است. حتی در بسیاری از موارد، ساکنان اطراف این مناطق، بویژه تالابها، حافظان این مناطق را همچون دشمن می نگرند. در مقابله با تصرفات غیرقانونی به مناطق، طرح دعاوی در مراجع قضایی به دلیل عدم وجود سند مالکیت با مشکلات عدیده ای مواجه می شود. لذا لازم است در پیشبرد مدیریت زیست بومی تالابهای کشور، توجه خاصی در ابتداء به این امر شود. رفع تعارضات در ابتدای اجرای مدیریت تالابها موجب می شود در مقاطع زمانی بعدی از بروز اختلافات اثرگذار بعدی پیشگیری شود و برنامه مدیریت تالاب به نحو بهتری ادامه یابد. همان طور که در اصل اول رویکرد زیست بومی مطرح شده، مدیریت زیست بومی امری اجتماعی است. لذا رفع اختلافات ارضی را نمی بایست به عنوان یک موضوع صرفاً حقوقی نگریست. چنین اختلافاتی را لازم است به مثابه یک موضوع محلی و حتی الامکان در ابتداء در قالب کمیته های محلی و با نشان دادن این مطلب که چگونه سوء برداشت ها از تالابها به منافع درازمدت جمعی لطمه می زند، پیش برد. "پروژه حفاظت از تالابهای ایران" در فرایند رفع تعارضات ارضی و اخذ سند مالکیت در تالاب پریشان تجربه های خوبی را آموخته است که می تواند برای تعیین حریم، مشخص کردن اختلافات و حل آنها در بقیه تالابها سهولت قابل توجهی را بوجود آورد. در این گزارش، مراحل مختلف آزموده شده همراه با توضیحات ارائه شده اند.