مسائل مربوط به بحران آب در سال هاي اخير از گوشه و كنار جهان گزارش ميشود، بنا به اعتقاد كارشناسان و سياست مداران، در قرن آينده بحران آب، به عنوان يك مسأله مهم اجتماعي و سياسي، بينالمللي خواهد بود. در ايران مسأله آب و بهرهبرداري از آن از جهات تأمين نياز غذايي جمعيت در حال رشد و جلوگيري از به هدر رفتن آن دارای اهمیت ميباشد. بر اساس يك برآورد كلي، در صورتي كه آب هاي سطحي و زيرزميني مهار شوند و با راندمان مناسب مورد استفاده قرار گيرند، هر سال ميتوان در مجموع حدود 10 تا 12 ميليون هكتار زمين را زير كشت زراعت هاي آبي برد. در شرايط كنوني به دليل عدم وجود تأسيسات ذخيرهاي كافي و پايين بودن راندمان آبياري، تنها حدود 5/7 تا 8 ميليون هكتار از زمين هاي كشاورزي زير كشت محصولات آبي (با استفاده از آب هاي زيرزميني و سطحي) قرار دارد. براساس اطلاعات موجود، به دليل تلفات زياد آب در شبكههاي مدرن و سنتي، در مناطقی که منابع آب کافی در دسترس نیست زراعت هاي مختلف به دفعات كافي آبياري نميشوند. در مناطقي كه منابع آب كافي در دسترس كشاورزان ميباشد، اين مسأله به صورت بالا رفتن حجم تلفات بروز مينمايد. در سال هاي اخير توجه خاصي به مسائل مربوط به منابع آب، کم آبیاری و بهبود بهرهبرداري از آن شده است. یکی از پیامدهای عدم وجود مدیریت منابع آب بخصوص در بخش کشاورزی، شرایط کنونی دریاچه ارومیه می باشد. وضعیت کنونی دریاچه ارومیه که حاصل عملکرد مجموعهای از عوامل انسانی و طبیعی طی دهههای گذشته است، از منظر تخصصهای مختلف، طی چند سال گذشته مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است و علیرغم ارائه راهکارهای متعدد، احیای دریاچه ارومیه همچنان در صدر مطالبات زیستمحیطی کشور قرار دارد. وقوع خشکسالیهای طولانی مدت، افزایش نیازهای آبی جوامع، تبعات تغییر اقلیم، سد سازیها در حوضه دریاچه ارومیه، برداشت فراوان کشاورزان از منابع آبهای سطحی و زیرزمینی و کشت محصولات پر مصرف در منطقه از مهمترین عوامل بروز این بحران زیستمحیطی بوده است،
در واقع میتوان عامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه را نبود اندیشه آیندهنگری و برنامه بلند مدت و از آن مهمتر، عدم وجود انضباط در مدیریت و هدایت برنامههای عملیاتی در سطح حوضه دانست. براساس شواهد موجود و همچنین تجارب مرتبط با دریاچههای با وضعیت مشابه ارومیه در سطح جهان، بدون شک تداوم روند خشکی دریاچه ارومیه خسارت و آسیبهای بسیاری را بر سلامت و بهداشت ساکنین حوضه و معیشت آنها، تخریب اکوسیستم و بخش کشاورزی حوضه (تخریب اراضی و باغات و دامپروری) به همراه خواهد داشت. به منظور جلوگیری از آسیب جدی به مردم و محیطزیست پیرامون دریاچه و با توجه به تداوم کاهش نزولات جوی و کاهش جریان ورودی به داخل دریاچه در سالهای اخیر و همچنین مدت زمان طولانی مورد نیاز جهت انتقال آب از حوضههای مجاور به دریاچه، تنها راهکار تثبیت شرایط کنونی دریاچه و جلوگیری از خشکی کامل آن، تامین آب کافی از منابع داخلی حوضه به عنوان محور اصلی اقدامات برای احیای دریاچه ارومیه مد نظر قرار گرفته است. با توجه به مصرف 90 درصدی منابع آب حوضه در بخش کشاورزی و بهرهوری پایین آب در این بخش، یکی از مهمترین راهکارها و اولویتهای نجات دریاچه ارومیه، انجام اقدامات لازم در راستای کاهش مصرف آب در این بخش میباشد. در راستای کاهش مصرف آب کشاورزی، استفاده از تکنیک های به زراعی و مدیریتی مختلف نظیر سیستم های کشاورزی حفاظتی، سیستمهای جدید آبیاری، اصلاح سیستمهای آبیاری سطحی مرسوم، آبیاری بر اساس نیاز واقعی گیاه، انتخاب الگوی کشت مناسب، ارقام و پایه های زراعی و باغی، تاریخ کاشت، کم آبیاری، مدیریت آبیاری، آبیاری یک در میان، کاهش تبخیر، بهینه سازی ابعاد نوارها و کرتهای آبیاری و ... در مقیاس مزرعه در اراضی حوضه آبریز دریاچه ارومیه در قالب پروژه كشاورزي پايدار با عنوان "همکاری در احياء درياچه اروميه از طریق مشاركت جوامع محلي در استقرار كشاورزي پايدار و حفاظت از تنوع زيستي در معرض خطر" در دست اجرا میباشد.